باران منباران من، تا این لحظه: 14 سال و 9 ماه و 1 روز سن داره

باران عشق زندگی

من مامان باران اینجا خاطرات شیرین کودکشو ثبت می‌کنم به امید روزی که از دیدنشون لذت ببره

یه پست پر از عکس

سلام برهمه زندگی و وجود مامانش    امتحاناتم بالاخره دیروز تموم شد و اولین چیزی که به ذهنم رسید این بود که بیام و وبلاگت روآپ کنم . توی این مدت شما که مرتب پارکت رو میری و دو بارم رفتی شهربازی یه باربا خودمون رفتی ، یک بارم با مانی ،که رفته بودی که کاردستی درست کنی و بعد آخر شب  به زور ،اونم به بهانه بازی والبیال برگشتی خونه. گفتم والیبال ........اول اینکه خیلی دوست داری و بعد هم اینکه طرفدار تیمهای مقابل ایرانی (اینم به همون علت روحیه وطن پرستی که قبلا بهت گفتم) البته جدیدا یه دل نه صد دل عاشق موسوی شدی و وقتی والیبال شروع میشه آبرنگت رو میاری و پرچم ایران میکشی روی صورت خودت و ما. امشبم که بازی ایران و آمریکا ب...
29 خرداد 1394
1802 13 13 ادامه مطلب

خدا حافظ مدرسه

سلام بر همه زندگیم بالاخره مدرسه تموم شد انگار همین دیروز بود که اومدم خاطرات اولین روز مدرسه رو نوشتم واقعا که چقدر زود میگذره بیشتر از اون چیزی که فکر کنی .دو روز پیش جشن تون بود و همون طوری که قبلا بهت گفتم شعر خوشامد گویی رو شما برای مهمون ها خوندی و اون لحظه من چنان استرسی گرفته بود عجیب ولی شما خیلی ریلکس بودی و کارت رو انجام دادی (خدا رو شکر )و بعد هم بقیه بچه ها برنامه هاشون رو انجام دادن وبعد هم خداحافظ مدرسه.........................  و من همچنان دنبال مدرسه برای شما . کلاس ورزش رو به طور نامرتب میری و تصمیم گرفتم که اسمت رو دوباره بنویسم کلاس زبان که امیدوارم که این دفعه دیگه علاقه نشون بدی . البته دلیل کارم بیشتر این ب...
4 خرداد 1394
1